شنبه 5 اردیبهشت:


سرود ملی فرانسه

Claude Rouget de Lisle
25 اپریل سال 1792 (انقلاب فرانسه)، یک نظامی موسیقیدان فرانسوی که در یک اردوگاه نظامی در منطقه استراسبورگ بسر می برد به منظور برانگیخته شدن احساسات میهندوستانه سربازان فرانسوی، آهنگ و سرود مارسییز La Marsseillaise را نوشت که بعدا سرود ملی فرانسه شد و باقی مانده است. این فرانسوی که Claude Rouget de Lisle نام داشت یک جمهوریخواه بود که سلطنت طلبان مدتی هم او را زندانی کرده بودند. روژه که در سال 1760 به دنیا آمده بود در سال 1836 درگذشت.






یکشنبه 6 اردیبهشت:

کاریکاتوری بر ضد میهندوستی و قدرشناسی، ولی .



    این کاریکاتور که 11 هفته پس از پیروزی انقلاب انتشار یافت ـ در روزهایی که گروههای مختلف، هرکدام مدعی مالکیت انقلاب بودند ـ نشان می دهد که گور کوروش پدر و بنیادگذار ایران هم باید پا درآورد (و بمانند شاه و برخی دیگر) از کشوری که خود ساخته و مناطق نفتدار امروز را با جنگ و جانفشانی به آن ضمیمه کرده است بگریزد و به وطن دیگران پناهنده شود!. این کاریکاتور دو ماه و هشت روز پس از انقلاب، در صفحه پنجم شماره سی ام فروردین سال 1358 (شماره ردیف 15834) رومه اطلاعات چاپ شده بود که یک عمل ضد میهنی آشگار به نظر می رسید. روز بعد، تحریریه رومه انتظار داشت که تلفن باران شود و همه اعتراض کنند، ولی حتی یک نفر جرات اعتراض کردن که هیچ، تذکر دادن هم به خود نداد که این چنین به وطن (مادر و خانه مشترک و سبد نان) بی حرمتی شده بود. در آن روزها عادت براین بود که اگر مطلبی مخالف یک گروه نوشته می شد، دسته هایی به راه می افتادند و در اطراف ساختمان رومه ها شعار می دادند: . اعدام باید گردد و نویسنده و کاریکاتوریست مورد نظر اگر فرار نمی کرد و پنهان نمی شد، همان شب و یا روز بعد دستگیر می شد. در روز انتشار این کاریکاتور برای هرچیز شعار داده شد، جز اعتراض به انتشار این کاریکاتور (ضد میهنی) که به قول «هِگِل» آلمانی، در زیر هر وجب از خاک ایران، مردی در خون خود خفته است تا موجودیت این سرزمین پاسداری شود.
    طبق آمار منتشره، 27 سال بعد در نوروز 1385 بیش یک میلیون ایرانی از همین گور کوروش که در کاریکاتور (در حال فرار از وطن است) دیدن کردند و برغرورشان که ایرانی هستند افزوده شد. باید دید این ایرانیان در سی ام و سی و یکم فروردیه 1358 کجا بودند؟، یک معمّا است که باید بررسی و کشف شود.
    این صفحه از رومه اطلاعات در «تاریخ» باقی خواهد ماند تا حرف های خود را بزند. در آن زمان تیراژ رومه اطلاعات حدود 850 هزار نسخه در روز و بیش از ده برابر سال 1385 (27 سال بعد) آن بود و در نتیجه همه جا باقی مانده است.


دوشنبه 7 اردیبهشت

روزی که کمونیست های افغانستان حکومت را بدست گرفتند - نگاهی به مسئله افغانستان

محمدداودخان
27 اپریل سال 1978 در ساعات بعد از نیمه شب (هفتم اردیبهشت 1357 و سال انقلاب ایران) حزب کمونیست افغانستان به دبیرکلی نورمحمد تره کی که دو شاخه آن «خلق و پرچم» بار دیگر متحد شده بودند در این کشور دست به کودتا زد و از 28 اپریل قدرت را به دست گرفت. محمدداودخان 69 ساله که خود با انجام کودتا برضد محمد ظاهر شاه (پسر عّمش) به ریاست افغانستان دست یافته بود 28 اپریل و پس از یک روز مقاومت کشته شد. با او هجده تن از بستگان و گروهی از همکارانش هم کشته شدند. محمدداودخان که در ژوئیه 1973 نظام حکومتی افغانستان را تغییر داده و جمهوری کرده بود پنج سال حکومت کرد. وی قبلا هم صدراعظم افغانستان بود.
     کودتا توسط افسران کمونیست افغانستان از جمله ژنرال عبدالقادرخان معاون نیروی هوایی این کشور و محمد اسلم وطنجار صورت گرفته بود. درجریان کودتا، محمد نعیم برادر محمدداودخان (که سابقا سفیر افغانستان در واشنگتن بود) نیز کشته شد.
    براندازی محمدداودخان از زمانی وارد مرحله جدّی خود شده بود که میراکبر خیبر معروف به «پرچم» از رهبران حزب کمونیست (حزب دمکراتیک خلق) افغانستان در شهر کابل براثر اصابت گلوله کشته شده بود.
    
تابوت میراکبر خیبر بر شانه تره کی (سمت راست) ـ در سمت چپ تابوت ببرک کرمل دیده می شود


     میراکبر پرچم دبیر اول شاخه پرچم حزب کمونیست افغانستان دو هفته پیش از کودتا گلوله خورده و کشته شده بود و کمونیست ها (عمدتا دانشجویان، آموزگاران و کارمندان جوان ادارات) مراسم تدفین و ترحیم اورا به تظاهرات ضد دولتی گسترده مبدل کرده بودند. محمدداودخان که با این وضعیت رو به رو شده بود دستور داده بود که بقیه سران کمونیست ازجمله نورمحمدتره کی و ببرک کرمل را دستگیر و بازداشت کنند.
     قتل میراکبر بهانه کودتا بود و به باور پاره ای از آگاهان، تصمیم به حذف محمد داودخان از زمانی گرفته شده بود که میان او و برژنف در مسکو مشاجره لفظی روی داده بود. داودخان قبلا متمایل به شوروی بود و دوستی با این دولت را بر نزدیکی با غرب ترجیح می داد. داودخان در پی این مشاجره دست به مسافرت های پی درپی به کشورهای دوست آمریکا از جمله ایران و مصر زده بود و ظاهرا قصد خود از دور شدن از مسکو را با سران این کشورها در میان نهاده بود. در زمان ریاست جمهوری محمدداودخان بود که حزب کمونیست افغانستان به عضوگیری در ارتش و پلیس دست زده بود و یک سازمان نظامی نیرومند برای خود به وجودآورده بود. گفته شده است که حفیظ الله امین رابط اصلی حزب با آن سازمان نظامی بود. حزب کمونیست افغانستان در سال 1963 و در دوره ای که محمدظاهرشاه در آن کشور فضای بازی اعلام کرده بود و داشت سلطنت را از صورت قرون وسطایی خود (سلطنت کل فامیل) خارج می ساخت رسمیت خود را اعلام کرده بود. در آن زمان تره کی سردبیر خبرگزاری باختر بود.
     در پی وقوع کودتای اپریل 1978 افغانستان، شورای نظامی انقلاب تشکیل و این شورا ریاست دولت انقلاب را به نورمحمد تره کی رومه نگار مارکسیست افغانی و در آن زمان 61 ساله و غزنوی (از ایالت غزنه) سپرد و اعلام داشت که برای خروج افغانستان از وضعیت قرون وسطایی و حکومت سران طوایف (ملوک الطوایفی) و قرارگرفتن در مسیر پیشرفت و مدرنیزه شدن، جز انجام انقلاب راه دیگری وجود نداشت و انقلاب یعنی وداع صد درصد باگذشته و تحقق تغییرات کامل و قطع مسیر پیشین و . و افزوده بود که انگلستان نمی خواهد افغانها را به حال خود وابگذارد و دولت ایران (نظام سلطنتی) از جمله نخستین دولت هایی بود که دولت کمونیستی محمد تره کی را برسمیت شناخت.
    
دانشجویان و کمونیستهای افغان در یک اجتماع خود در کابل ـ اپریل 1978


    روز پس از تغییر دولت افغانستان، دانشجویان و کمونیستهای افغانی در میدانهای کابل اجتماع و شادمانی کردند و در خیابانهای شهرهای این کشور برقراری نظم از جمله امور ترافیک را به دست گرفتند و
     پس از این تغییرات حکومتی در افغانستان، بسیاری از مقامها و بزرگان افغان به کشورهای همجوار از جمله ایران پناهنده شدند.
     در پاییز سال بعد، حفیظ الله امین یکی از مقامات دولت برضد تره کی (رئیس دولت) کودتا کرد که در این ماجرا تره کی کشته شد و هواداران او حفیظ الله را، «فردی در ارتباط با آمریکا» اعلام کردند که دولت شوروی به دلیل جنگ سرد و رقابت های دیگر مجبور به مداخله نظامی شد و در 25 دسامبر 1979 چند واحد نظامی به کابل فرستاد، حفیظ الله برکنار و کشته شد.
     ورود نیروهای شوروی به کابل، «مسئله افغانستان» را (که ریشه در رقابت های مسکو و غرب و در آن زمان لندن داشت) زنده کرد و به یک کشمکش بزرگ میان قدرتها تبدیل شد که هنوز ادامه دارد. نیروهای شوروی تا سال 1989 در افغانستان ماندند و با مجاهدان (نیروهای اسلامی) که از سوی آمریکا و پاکستان حمایت و از جانب دولت سعودی کمک مالی می شدند جنگیدند و 13 تا 15 هزار کشته متحمل شدند. خروج شوروی از افغانستان آغاز فروپاشی آن اتحادیه بشمار آورده شده است.
     در پی خروج نیروهای شوروی، دولت کمونیستی افغانستان به ریاست دکتر نجیب الله تا سال 1992 بر سر کار بود که توسط گروههای مجاهد مورد حمایت آمریکا برکنار شد. مجاهدین نیز چهار سال بعد توسط طالبان که از پاکستان و مدارس مذهبی (با کمک مالی سعودی) پا گرفته بودند از کابل اخراج شدند.
     پس از رویداد 11 سپتامبر سال 2001 آمریکا، «بن لادن» و گروه او ـ «القاعده» متهم به انجام آن شد ولی حکومت طالبان حاضر به استرداد بن لادن به آمریکا نشد، و لذا دولت آمریکا به افغانستان حمله نظامی بُرد و با کمک باقیمانده مجاهدان، طالبان را برکنار کرد و متواری ساخت. با وجود این، فعالیت های گروه القاعده در مناطق عربی ازجمله عراق ،یمن، لیبی و سوریه هم گسترش یافته و طالبان نیز دوباره فعال شده اند! و نیروهای نظامی آمریکا و ناتو به نام مبارزه با آنان (تحت عنوان ریشه کنی تروریسم) در افغانستان به عملیات خود ادامه می دهند.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : افغانستان ,دولت ,     ,نظامی ,کمونیست ,کشته ,کمونیست افغانستان ,حفیظ الله ,رومه اطلاعات ,قرون وسطایی ,اعلام کرده
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طراح و مجری کلیه ی قطعات بتنی آدم روها دریچه - طوقه - رینگ و ... سریسو اجاره ماشين بازگشت به خدا به روزترین وبلاگ جامع پزشکی ایران و جهان طراحی سایت کرج| طراحی وب سایت | آموزش طراحی سایت در کرج مدرسه امام صادق(ع)و شهید مطهری ابزارالات ساختمان وب سایت دکتر مریم کرمی زمانستان